جدول جو
جدول جو

معنی ثعلب مصری - جستجوی لغت در جدول جو

ثعلب مصری
(ثَ لَ مِ)
نام دوائی و در این تخفیف کرده اند زیرا این کلمه در اصل خصیهالثعلب باشد چه دوای مذکور بیخی است بشکل خایۀ روباه. چون در نواحی مصر پیدا میشود بمصر منسوب کنند ظاهراً فقط ثعلب مصری یا ثعلب گفتن درست نباشد مگر آنکه گوئیم چون لفظ خصیه مکروه است لهذا اگر فقط بلفظ ثعلب موسوم کنند جائز باشد. (غیاث اللغه)
لغت نامه دهخدا
ثعلب مصری
خایه روباه خایه روباه بیخی است گیاهی و دارویی
تصویری از ثعلب مصری
تصویر ثعلب مصری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ مِ)
ابن عبدالرحمان بن احمد بن یونس بن عبدالاعلی صدفی مصری. مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابن یونس (ابوالحسن علی بن...) و نیز علی (ابن عبدالرحمان بن...) شود
ابن ابی حزم قرشی دمشقی مصری شافعی. مشهور به ابن نفیس و ملقب به علاءالدین. رجوع به ابن نفیس و علی (ابن ابی حزم...) شود
ابن سندبن علی بن سلیمان. وی در اصل لواتی بود ولی در ابیار می زیست و از شافعیان مصر بود. رجوع به علی ابیاری شود
ابن یعقوب بن جبریل بن عبدالمحسن بکری مصری شافعی. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی بکری شود
ابن عبدالله سفطی مصری مالکی. مشهور به وراق و ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی وراق شود
ابن خلیل مرصفی یا مرصفاوی مصری مدنی شافعی. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی مرصفی شود
لغت نامه دهخدا
(لَ لِ مِ)
قیقهن است و قیقهر نیز گویند. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا